آدرس:

تهران، خیابان رجایی، 18 متری تختی، کوچه 57، پلاک7

تلفن تماس:

09124142741

ایمیل:

info@nabieakram.ir

روش ارتباط با مؤمنین و برادران دینی

روش ارتباط با مؤمنین و برادران دینی

روش ارتباط با مؤمنین و برادران دینی

کسانی که بر اساس دین خود با یکدیگر دوستی می‌کنند و برادران دینی هستند، از آنجا که در دوستی خود خدا را در نظر گرفته‌اند جزو دوستی کنندگان برای خدا هستند. در این میان هرچقدر دوستی مؤمنین و برادران دینی بیشتر برای خدا باشد دوستی‌شان ارزشمند‌تر است و هرچه به خاطر خواسته‌های شخصی خودشان باشد از ارزش الهی آن کم می‌شود.


در احادیث و کتاب‌های اخلاقی و اعتقادی مطالب بسیاری در مورد مؤمنین و خصوصیاتشان بیان شده است اما در این کتاب فقط در مورد ارتباط مؤمنین با هم مطالب بیان می‌شود.


محور اصلی تمام احادیث و نگرش ائمه (ع) به برادری دینی در حدیثی که امام صادق (ع) بیان فرموده‌اند می‌باشد. ایشان می‌فرمایند: «مؤمنان را در نیکی و مهرورزی به یکدیگر و دوستی و ملاطفت با همدیگر همانند یک پیکر می‌بینی که وقتی عضوی به درد آید و شکایت کند، اعضای دیگر با بی‌خوابی و تب با او هم صدا شوند و یکدیگر را فرا خوانند. »[1] طی این حدیث برادران دینی به خاطر شدت سنخیتی که با هم دارند مانند یک پیکر بیان شده ‌است و تمام حالات و وظایفی که نسبت به هم پیدا می‌کنند به همین خاطر است.


از آنجا که اصل و حقیقت مؤمنین یک چیز است و همگی وابسته به نور الهی هستند، امام صادق (ع) آنان را فرزند یک پدر و مادر و از یک اصل بیان فرموده‌اند. ایشان می‌فرمایند: «اهل ایمان برادر یکدیگرند و فرزندان‏ یک پدر و مادر هستند و چون از فردی رگی زده شود دیگران برایش بیدار خوابی کشند.»[2] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «من و علی (H) پدران این امتیم.»[3] واضح است که منظور از پدر، پدری است که اصل و حقیقت نورانی مؤمنین به آنها برمی‌گردد نه پدر مادی و ظاهری.


ارتباط مؤمنین و خدمت آنها به هم اهمیت بسیاری دارد. امام صادق (ع) در اهمیت به جا آوردن حقوق مؤمنین می‌فرمایند: «خدا به چیزی بهتر از ادای حق مؤمن عبادت نشود.»[4] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «چیزی را نمی‌بینم که برابر زیارت کردن از مؤمن باشد، جز اطعام او و بر خدا سزاوار است که هر که مؤمنی را اطعام کند، او را از طعام بهشت‏ بخوراند.»[5] امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمنِ خود از روی دوستی و محبت به او، عبادت است.»[6]


امام علی (ع) می‌فرمایند: «پیوند دوستی را با برادران دینی خود محکم کنید که آنان ذخایر دنیا و آخرت هستند. مگر نشنیده‌اید که خداوند در قرآن شریف می‌فرماید: فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیم.[7]‏ یعنی در این روز سخت نه شفیعی داریم نه دوستی»[8] یعنی برادران دینی و دوستی آنها در آنجایی از روز قیامت که نه شفیعی وجو دارد و نه دوستی، به درد انسان خورده و کمک حال انسان می‌شوند.


کسانی که برای خدا برادری می‌کنند برای خود و نفس خویش دوستی نمی‌کنند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «با برادری در راه خدا، محبت خالص می‏شود.»[9] امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: «مؤمن برای مؤمن برکت و برای کافر اتمام حجت است.»[10] چرا که‌ کافران با دیدن مؤمنین راه حق را دانسته و خوب بودن را متوجه می‌شوند.


از خصوصیات اجتماعی مؤمن ویژگی‌های مختلفی است. رسول خدا (ص) به امام علی (ع) وصیت فرمودند «‌ای علی، در این دنیا سه چیز برای مؤمن شادی آفرین است: دیدار برادران دینی، افطار روزه‌دار در پایان روزه و عبادت در ساعات آخر شب.»[11] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «به راستی که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا می‌کند چنان ‌که تشنه با آب خنک آرامش می‌‏یابد.»[12]


امام صادق (ع) می‌فرمایند: «مؤمن را بر مؤمن هفت حق است؛ واجب‌ترین آنها این است که آدمی تنها حق را بگوید، هرچند بر ضد خود یا پدر و مادرش باشد و به خاطر آنها از حق منحرف نشود.»[13] ایشان می‌فرمایند: «شش صفت در مؤمن نیست: سخت‌گیری، بی خیری، حسادت، لجاجت، دروغ‌گویی و تجاوز.»[14]


پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که به نیازمند کمک مالی کند و با مردم با انصاف رفتار نماید چنین کسی مؤمن حقیقی است.»[15] ایشان می‌فرمایند: «مؤمن به میل و رغبت خانواده‌اش غذا می‌خورد ولی منافق میل و رغبت خود را به خانواده‌اش تحمیل می‌کند.»[16]


امام علی (ع) می‌فرمایند: «کسی که دوست پاک­ضمیر خود را که برای خدا با وی پیوند دوستی داشته از دست بدهد مثل این است که شریف‌ترین اعضاء بدن خود را از دست داده است.»[17]


کسانی که بر اساس دین و خدا یکدیگر را دوست داشته باشند ملاک دوستی‌شان با هم نیز بر اساس تقوی و میزان خدایی بودن آنهاست. امام علی (ع) می‌فرمایند: «دوستان و برادران دینی را به اندازه تقوایشان (پرهیزکاری و دوری از گناه) دوست بدارید. »[18]


امام علی (ع) می‌فرمایند: «با دیگر مردم، به انصاف رفتار کن و با مؤمنان، به ایثار.»[19] رفتار ایثارگرانه رفتاری است که انسان از خود منع کرده و به دیگری می‌دهد. یعنی با وجود اینکه خودش به چیزی نیاز دارد از آن استفاده نکرده و به دیگری می‌بخشد. برای ایثار، انسان باید از خود گذشتگی کند و طرف مقابل را باید بیشتر از خود دوست داشته باشد.


رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «استوار‌ترین کار‌ها سه چیز است یاد خداوند در همه حال، رعایت انصاف بر ضرر خویش و تقسیم مال با برادر دینی.»[20] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «برادران خود را در مورد دو خصلت آزمایش کنید، اگر این دو خصلت را داشتند (به دوستی و رفاقت با آنان ادامه دهید) وگرنه از آنان دوری کنید، دوری کنید، دوری کنید. آن دو خصلت عبارت است از مراقبت بر نماز در وقت و احسان و نیکی به برادران در حالت تنگدستی و گشایش.»[21]


موضوع برادری دینی به قدری اهمیت دارد که در خصوص عیب‌جویی و رسوا کردن بیانات تندی از ائمه (ع) وارد شده است. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آن سخن رسوا کند.»[22]


امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر که درصدد عیب‌جویی برادر مؤمنش برآید تا با آن، روزی او را سرزنش کند مشمول این آیه است: کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردمِ با ایمان شیوع پیدا کند عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید.»[23] ایشان می‌فرمایند: «هر که مؤمن مسکین یا غیر مسکین را تحقیر کند، خدای عزّوجل پیوسته او را خوار و دشمن می‌دارد تا اینکه از کوچک شمردن دست بردارد.»[24]


در مورد برادران دینی مطالبی وجود دارد که رعایت آنها دشوار است؛ به طوری که گاه ائمه (ع) از بیان کامل آنها خودداری کرده و به بیان تعدادی از آنها اکتفا کرده‌اند تا عمل نکردن مؤمنین به آنها باعث بی‌احترام شدن آنها نشود. ریشه این نوع از برادری و دوستی در ولایت و ارتباط قلبی با ائمه (ع) است و این نوع ارتباط زنده نگه دا‌شتن ولایت آنها می‌باشد که بیشترین نورانیت را دارد. بنابراین این نوع برادری دینی نیازمند کمال الهی در انسان است که جایگاه بلندی دارد.


یکی از یاران امام صادق (ع) گوید درباره حق مؤمن از ایشان پرسیدم، فرمودند «هفتاد حق است که جز هفت حق را به تو نمی‌گویم، زیرا به تو مهربانم و می‌ترسم تحمل نکنی. عرض کردم: چرا انشاء الله. فرمودند: تو سیر نباشی و او گرسنه و پوشیده نباشی و او برهنه و راهنمای او باشی و پیراهنی باشی که او می‌پوشد (یعنی پوشاننده عیب‌ها و امور او باشی) و زبان گویای او باشی (یعنی گویای منافع او باشی) و برای او بخواهی آنچه را برای خود می‌خواهی و اگر کنیزی داری او را بفرستی تا فرش و بسترش را مرتب کند و در شب و روز، در حوائج او کوشا باشد پس چون چنین کردی ولایت خود را به ولایت ما رسانده‌ای و ولایت ما را به ولایت خدای عزّوجل.»[25]


امام صادق (ع) می‌فرمایند: «از جمله حق مؤمن بر مؤمن دوستی قلبی اوست و مواسات مالی و اینکه به جای او از خانواده‌اش سرپرستی کند و علیه ستمگرش از او یاری کند و چون در میان مسلمین نصیبی داشته و غائب باشد، نصیب او را برایش دریافت کند و چون بمیرد از گورش زیارت کند و به او ستم نکند و با او غش نکند و خیانت نورزد و رهایش نکند و تکذیبش ننماید و به او اف نگوید و چون به او اف گوید دوستی میان آنها نباشد و چون به او گوید: تو دشمن منی؛ یکی از آن دو کافر شود و چون متهمش سازد ایمان در دلش آب شود همچون نمک در آب.»[26]


پانوشت:

[1]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏71، صفحه 274، حدیث 19

[2]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 241، حدیث 1

[3]- عیون اخبار الرضا (ع)، جلد ‏2، صفحه 85، حدیث 29

[4]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 247، حدیث 4

[5]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 291، حدیث 17

[6]- تحف العقول‏، صفحه 282

[7]- سوره شعراء، آیات 100 و 101

[8]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 8، صفحه 323، حدیث 9559

[9]- غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 4، صفحه 315، حدیث ۶۱۹۱

[10]- تحف العقول‏، صفحه 489

[11]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏71، صفحه 352، حدیث 22

[12]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 247، حدیث 1

[13] – مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 9، صفحه 45، حدیث 10157

[14] – وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 349، حدیث 20706

[15] – الخصال (شیخ صدوق)‏، جلد 1، صفحه 47، حدیث 48

[16] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 4، صفحه 12، حدیث 6

[17] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 414، حدیث 9461

[18] – تحف العقول‏، صفحه 368

[19] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 4، صفحه 366، حدیث 6342

[20] – نهج الفصاحه، صفحه 211، حدیث 290

[21] – وسائل الشیعه، جلد 12، صفحه 148، حدیث 15903

[22] – وسائل الشیعه، جلد 17، صفحه 211

[23] – مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 9، صفحه 110، حدیث 10379

[24] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 351، حدیث 4

[25] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 252، حدیث 14

[26] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 248، حدیث 7

برچسب‌ها

نویسنده

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دسته‌ها

آخرین مقالات

اطلاعات تماس

  • تهران، خیابان رجایی، 18 متری تختی، کوچه 57، پلاک7
  • 09124142741
  • mahdiyar1984@gmail.com