همسر هر فرد کسی است که بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با او دارد. این امر باعث میشود که آمیختگی انسان با همسرش بسیار زیاد بوده و حساسیت و دقت آنها نسبت به هم زیاد باشد و اثرگذاری و اثرپذیری میان آنها نیز بسیار زیاد باشد. بنابراین همسر در زندگی انسان اهمیت بسیاری دارد چرا که بر سرنوشت و خوبی و بدی زندگی یکدیگر اثر زیادی میتوانند داشته باشند.
تمام این اتفاقات وقتی میافتد که میان زوج محبتی وجود داشته باشد بلکه باید گفت به اندازهای که محبت میان این دو وجود دارد به همان اندازه اثرات بیان شده شدت بیشتری پیدا میکنند؛ چرا که محبت باعث همانندی است و همانندی باعث اثر گزاری و اثرپذیری بیشتر میشود و اثرپذیری باعث تغییر سرنوشت و روال زندگی انسان میشود.
خداوند تبارک و تعالی انسانها را به گونهای آفریده که زن و مرد ذاتاً همدیگر را دوست دارند اما دوست داشتن زن با دوست داشتن مرد فرق دارد. حالت زن و مرد نسبت به هم چنان است که گویا زن را از وجود مرد جدا کردهاند به این معنی که مرد دوست دارد زن را به خود الحاق کند تا بخشی از کمبود وجود خود را کامل نماید و زن میخواهد خود را به مرد ملحق کند تا در پناه او قرار گیرد و در این ملحق شدن به کمال برسد. تفاوتهای زن و مرد به بُعد بدنی آنها برمیگردد و روح به صرف روح بودنش زن و مرد ندارد.
بنابراین مشاهده میشود که مرد دارای قدرت و توان بدنی بیشتری نسبت به زن است چرا که او پناه دهنده است. همچنین زن زیباتر و لطیفتر از مرد است چرا که او باید به گونهای باشد که بتواند پناه گیرد. بنابراین مشاهده میشود که زن با آراستن، خود را به مرد نمایش میدهد و مرد با نمایش قدرت، خود را در نظر زن میآراید تا به او بفهماند که پناهگاه خوبی برای او میتواند باشد.
اما از آنجا که مرد نسبت به زن از لحاظ بدنی قویتر است و از آنجا که مرد زن را بخشی از وجود خود میداند برای رسیدن این دو به هم، مرد به دنبال زن است و ساختار وجودی زن و مرد به گونهای است که تا زن اجازه ندهد مرد نمیتواند با او ارتباط بدنی برقرار کند و از آنجا که زن با اتصال به مرد میخواهد به برتری برسد به پای مرد میماند و به همین دلایل است که از بُعد روانی مطلوب برای زن این است که بیش از یک مرد نداشته باشد اما به مرد اجازه داده شده در صورت به وجود آمدن شرایط خاص، با بیش از یک زن ازدواج کند.
در ارتباط با همسر در ادامه چهار موضوعِ اهمیت همسر، انتخاب همسر، روابط صحیح با همسر و روابط زناشویی مورد بررسی قرار میگیرد.
اهمیت همسر
از آنجا که خانواده محل به وجود آمدن و رشد و تربیت انسان است استحکام بنیان خانواده یکی از مهمترین اموری است که در دین به آن توجه شده است. بنابراین ارتباط زن و مرد به عنوان همسر و انتخاب صحیح آن دو برای زندگی مشترک و محبت و علاقهمندی آن دو نسبت به هم بسیار اهمیت داشته و روایات بسیاری در این خصوص وارد شده است.
زن و مرد به عنوان اعضا مشترک خانواده اگر با یکدیگر ارتباط خوبی داشته باشند علاوه بر اینکه خودشان به خوبی و آرامش زندگی کرده و باعث به وجود آمدن زمینههایی برای رشد و کمال خود میشوند باعث به وجود آمدن زمینههای رشد صحیح فرزندان خود شده و انسانهایی کمال یافته و با سلامت شخصیتی به وجود میآورند.
با توجه به اینکه مهمترین اتفاق این دنیا به وجود آمدن و تربیت شدن انسان است این اتفاق مهم در خانوادهای با سلامت روانی اتفاق میافتد. خانواده در صورتی در سلامت است که زن و مرد به عنوان همسر به درستی همدیگر را انتخاب کرده و به خوبی در کنار هم زندگی کنند و زمینههای رشد و تعالی خود را به وجود آورند.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «زن شایسته یکی از دو عامل پیشرفت خانواده است.»[1] ایشان در روایتی مفصل یکی از خوشبختیهای مرد مسلمان را داشتن همسری شایسته بیان فرمودهاند.[2] امام صادق (ع) میفرماید «زن همانند گردنبند است توجه داشته باش که چه گردنبندی را به گردنت میآویزی.»[3]
خانواده به قدری نزد خداوند اهمیت دارد که رسول خدا (ص) میفرمایند: «نشستن مرد در کنار خانوادهاش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنیتر از اعتکاف در مسجد من است.»[4]
ایشان میفرمایند: «هنگامی که زن باردار میشود، همانند روزهدارِ شب زندهدار و مجاهدی است که با جان و مالش در راه خدا جهاد میکند و هنگامی که فارغ شود، پاداشی دارد که نمیدانی عظمت آن چقدر است و هنگامی که شیر میدهد، در هر بار مکیدن، پاداش آزاد کردن یکی از فرزندان اسماعیل (ع) برای اوست و آنگاه که شیر دادن تمام شود، فرشتهای بر پهلوی او میزند و میگوید: عمل را از نو آغاز کن که بیتردید آمرزیده شدی.»[5]
تمام این احادیث و بسیاری از احادیث دیگر بر شدت اهمیت خانواده اشاره دارند و این موضوع را به انسان یادآور میشوند که مرد و زنی که یک خانواده را تشکیل میدهند باید به یکدیگر اهمیت داده و روابط خود را طوری تنظیم کنند که با محبتی که بین آنها به وجود میآید خانوادهای مستحکم و آماده برای رشد و کمال داشته باشند.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «بهترین زنان شما، زنهایی هستند که فرزند آور و دارای محبت باشند.»[6] ایشان میفرمایند: «این حرف مرد که به همسرش میگوید تو را دوست دارم هرگز از قلب زن خارج نمیشود.»[7]
در احادیثی قابل توجه پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر چه ایمان انسان کاملتر شود محبتش به زنان بیشتر میشود.»[8] امام صادق (ع) میفرمایند: «هر چه محبت مرد بر زن بیشتر شود، بر فضیلت ایمانش افزوده میشود.»[9] حضرت زهرا (س) میفرمایند: «بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر و نسبت به همسرانشان بزرگوارتر باشند.»[10]
انتخاب همسر
اساسیترین شرط در انتخاب همسر همکفو بودن به معنی همانند و همسنخ بودن است. هرچه همکفو بودن در تمام ابعاد وجودی و شخصیتی دو نفر بیشتر باشد و تعداد بیشتری از ویژگیهای آنها با هم هماهنگتر، همانندتر و همسنختر باشند زندگی بهتر و با محبتتری خواهند داشت چرا که ریشه محبت، همسنخ بودن است.
هنگامی که رسول خدا (ص) مردم را به عجله کردن در ازدواج دخترانشان و به تأخیر نینداختن این کار تشویق میفرمودند، مردی برخاست و گفت؛ ای پیامبر خدا (ص) با چه کسانی ازدواج کنیم؟ (یعنی دختران خود را به ازدواج چه کسانی درآوریم؟) ایشان فرمودند «با افراد همکفو (همانند). آن مرد گفت؛ ای پیامبر خدا (ص) اشخاص همکفو چه کسانی هستند؟ ایشان دو بار فرمودند: «مؤمنان بعضی همکفو بعضی دیگرند.»[11] از آنجا که ایمان، همه بخشهای وجود فرد را تحت تأثیر قرار میدهد دقت به آن هنگام انتخاب همسر برای تشخیص هم کفو بودن اهمیت بیشتری دارد.
همکفو بودن در همه ابعاد وجودی و شخصیتی فرد به معنی همانند بودن در ابعاد «بدنی و مادی»، «فکری و اندیشهای» و «روحی، شخصیتی و اخلاقی» است. یعنی هرچه یک زوج در این سه بخش به هم شبیهتر باشند شخصیتی همانندتر و زندگی هماهنگتر و دوست داشتنیتر و با آرامش بیشتری خواهند داشت.
مهمترین موضوعات در بخش «بدنی و مادی» عبارتاند از سلامت بدنی، قدرت فکری و تیزهوشی، شدت زیبایی، قد و جثه، طبع و مزاج (گرم، سرد و متعادل)، شرایط ظاهری و شرایط مادی طرفین.
مهمترین موضوعات در بخش «فکر و اندیشه» عبارتاند از دید و نگرش زن و مرد به جهان و انسان، تفکر مذهبی یا غیر مذهبی، نگرش طرفین به بایدها و نبایدها و همه اموری که اندیشه و تفکر فرد را تشکیل میدهند.
مهمترین موضوعات در بخش «روحی، شخصیتی و اخلاقی» عبارتاند از خصوصیات اخلاقی و شخصیتی فرد، ایمان و رشد معنوی فرد، حساسیتهای فرد و چیزهایی که روان او را تحت تأثیر قرار میدهند.
زن و مرد هنگام انتخاب همسر باید هر یک از موضوعات سه گانه و شاخههای آن را در خود بررسی کرده و مسائلی که برای او مهم است یعنی نسبت به آنها حساس بوده و نبود آنها باعث میشود زندگی ناخوشایندی داشته باشد در خود یافته و پس از آن، خصوصیاتی که برای خود مهم است در طرف مقابل جستجو کند؛ اگر اشتراکات آنها زیاد بوده و غیر اشتراکات آنها امور اساسی و بسیار مهم نیستند، میتوانند با هم زندگی مشترک را آغاز کنند؛ در غیر این صورت زندگی مشترک آنها با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
زمانی انسان تا آخر عمر با همسرش به خوبی زندگی میکند و برای همدیگر جذابیت خواهند داشت که برای هم منحصر به فرد بوده و به همدیگر افتخار کنند. یعنی دو عامل خاص بودن و افتخار به همدیگر برای ادامه زندگی بهتر مهم است. محبت داشتن از عواملی است که هر انسانی را برای هم خاص میکند و با وجود محبت تکراری بودن و معایب آن از بین میرود.
توجه به موارد بیان شده باعث میشود انتخاب همسر برای فرد به شکل صحیحتری اتفاق بیافتد؛ اما بهتر است هنگام انتخاب همسر به کتابهای مربوطه و افراد با تجربه مراجعه کنند تا انتخاب بیعیب و نقصتری داشته باشند.
روابط صحیح با همسر
در روابط زن و شوهر اولین و مهمترین چیز محبت است. با محبت است که زن و مرد که از دو جنس مختلفاند و تفاوتهای زیادی دارند میتوانند در کنار هم با صفا و صمیمیت زندگی کنند. با وجود محبت، زن و مرد تفاوتهای ذاتی همدیگر را ندیده و به مشابهتها و جذابیتهای یکدیگر توجه میکنند. علاوه بر این، محبت باعث از بین رفتن تفاوتهای دو طرف شده و به مرور زمان آنها را همسنخ و همانند میکند.
دومین موضوع میان زن و شوهر مدارا و سازگاری آنهاست. با وجود مدارا دو طرف با مشکلات و کمبودهای هم کنار آمده و یکدیگر را بیشتر تحمل میکنند در نتیجه به نیکیهای هم توجه کرده و از بدیهای هم چشمپوشی میکنند. مدارا با وجود محبت راحتتر شده و بیشتر اتفاق میافتد.
سومین موضوع مهم در روابط صحیح با همسر انصاف دادن به همدیگر است. یعنی خود را جای طرف مقابل قرار داده و سعی کند او را درک کرده و منصفانه قضاوت و رفتار کنند.
کسانی که این سه موضوع را که به طور کلی بیان شد در مورد یکدیگر رعایت کنند ارتباط میان آنها به شکل بهتری خواهد بود. در ادامه به طور دقیق روش رفتار زن با همسر خود و رفتار مرد با زن خود به طور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد.
پانوشت:
[1] – مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 14، صفحه 171، حدیث 16411
[2] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 155، حدیث 35
[3] – وسائل الشیعه، جلد 20، صفحه 33، حدیث 24956
[4] – میزان الحکمه، جلد 5، حدیث 7884
[5] – امالی (شیخ صدوق)، صفحه 411
[6] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 5، صفحه 324، حدیث 1
[7] – وسائل الشیعه، جلد 20، صفحه 23، حدیث 24930
[8] – مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 14، صفحه 157، حدیث 16365
[9] – وسائل الشیعه، جلد 20، صفحه 24، حدیث 24931
[10] – عوالم العلوم و المعارف و الاحوال (مستدرک سیده النساء إلی الامام الجواد (A))، جلد 16، صفحه 909، حدیث 164
[11] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 5، صفحه 337، حدیث 2