لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ.
اگر این قرآن را بر کوهى نازل مى کردیم مى دیدى که در برابر آن خاشع مى شود و از خوف خدا مى شکافد؛ اینها مثالهایى است که براى مردم مى زنیم شاید (در آن) بیندیشند.
سوره حشر، آیه ٢١
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً.
اى کسانى که ایمان آورده اید! به خدا و پیامبرش و کتابى که بر او نازل کرده و کتب آسمانى که پیش از آن فرستاده است ایمان (واقعى) بیاورید. کسى که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند در گمراهى دورى افتاده است.
سوره نساء، آیه ١٣٦
وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ.
و این کتابى است پر برکت که ما نازل کردیم؛ از آن پیروى کنید و پرهیزگارى پیشه نمایید تا مورد رحمت (خدا) قرار گیرید.
سوره انعام، آیه ١٥٥
وَ الَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنّا لانُضیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحینَ.
و آنها که به کتاب (خدا) تمسّک جویند و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگى خواهند داشت؛ زیرا) ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد.
سوره اعراف، آیه ١٧٠
أَللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِکْرِ اللهِ ذالِکَ هُدَى اللهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ.
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتى مکرر دارد (با تکرارى شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى ترسند مى افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا مى شود؛ این هدایت الهى است که هر که را بخواهد با آن راهنمایى مى کند و هر که را خداوند گمراه سازد هیچ راهنمایى براى او نخواهد بود.
سوره زمر، آیه ٢٣
فَلِذالِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ لاتَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللهُ مِنْ کِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللهُ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ لاحُجَّةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ اللهُ یَجْمَعُ بَیْنَنا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ.
پس به همین خاطر تو (نیز آنان را به سوى این آیین توحیدى) دعوت کن و آنچنان که مأمور شده اى استقامت نما و از هوسهاى آنان پیروى مکن و بگو: به تمام کتابهایى که خدا نازل کرده ایمان آورده ام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ (نتیجه) اعمال ما از آن ماست و (نتیجه) اعمال شما از آن شما؛ خصومت شخصى در میان ما و شما نیست و خداوند ما و شما را (در قیامت) جمع مى کند و بازگشت (همه) به سوى اوست.
سوره شوری، آیه ١٥
عَنِ الزُّهْرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (ع) یَقُولُ: آیَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَکُلَّمَا فَتَحْتَ خِزَانَةً یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِیهَا.
زهرى گوید از امام على بن الحسین علیهما السلام شنیدم که فرمود: آیههاى قرآن گنجینههائى است پس هر گاه درِ یک گنجینه را گشودى شایسته است که بدان چه در آن است نظرى بیفکنى.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٠٩، ح ٢- وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٩٨، ح ٧٧٢٢
عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: الْقُرْآنُ غِنًى لَا غِنَى دُونَهُ وَ لَا فَقْرَ بَعْدَهُ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: قرآن ثروتی است که ثروتی غیر آن نیست و فقری بعد از آن نیست.
وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٦٨، ح ٧٦٤٦
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: لَیْسَ لِأَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ غِنًى
امام على علیه السّلام فرمودند: از براى احدى بعد از قرآن حاجتى نیست و از براى احدى پیش از قرآن ثروتی نه.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١١١، ح ١٩٨٩
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلَالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَیْهِ بِحُبِّهِ وَ لَا تَسْأَلُوا بِهِ خَلْقَهُ إِنَّهُ مَا تَوَجَّهَ الْعِبَادُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِمِثْلِهِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: آگاه باشید کسى با داشتن قرآن نیازى ندارد و بدون قرآن بىنیاز نخواهد بود. پس درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختىها از قرآن یارى بطلبید، که در قرآن درمان بزرگترین بیمارىها یعنى کفر و نفاق و سرکشى و گمراهى است، پس به وسیله قرآن خواستههاى خود را از خدا بخواهید و با دوستى قرآن به خدا روى آورید و به وسیله قرآن از خلق خدا چیزى نخواهید، زیرا وسیلهاى براى تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٢٥٢، خطبه ١٧٦
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أُوتِیَ الْقُرْآنَ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً مِنَ النَّاسِ أُوتِیَ أَفْضَلَ مِمَّا أُوتِیَ فَقَدْ عَظَّمَ مَا حَقَّرَ اللَّهُ وَ حَقَّرَ مَا عَظَّمَ اللَّهُ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر که قرآن به او داده شود و باز گمان کند که به کسی از مردم بهتر از آنچه او دارد چیزى داده شده بزرگ دانسته آنچه را خدا کوچک شمرده و کوچک دانسته آنچه را خداوند بزرگ شمرده است.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٠٤، ح ٥- وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٨١، ح ٧٦٧٦
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ فَرَأَى أَنَّ رَجُلًا أُعْطِیَ أَفْضَلَ مِمَّا أُعْطِیَ فَقَدْ صَغَّرَ عَظِیماً وَ عَظَّمَ صَغِیراً.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر که خدا قرآن به او داد و چنان پندارد که به مردى بهتر از آن چیزى داده شده امر بزرگى را کوچک شمرده و کوچکى را بزرگ دانسته است.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٠٥، ح ٧- وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٨٦، ح ٧٦٨٨
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ غَالِبٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِذَا جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ إِذَا هُمْ بِشَخْصٍ قَدْ أَقْبَلَ لَمْ یُرَ قَطُّ أَحْسَنُ صُورَةً مِنْهُ فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ هُوَ الْقُرْآنُ قَالُوا هَذَا مِنَّا هَذَا أَحْسَنُ شَیْءٍ رَأَیْنَا فَإِذَا انْتَهَى إِلَیْهِمْ جَازَهُمْ ثُمَّ یَنْظُرُ إِلَیْهِ الشُّهَدَاءُ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى آخِرِهِمْ جَازَهُمْ فَیَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَیَجُوزُهُمْ کُلَّهُمْ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى الْمُرْسَلِینَ فَیَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَیَجُوزُهُمْ حَتَّى یَنْتَهِیَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ فَیَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَیَجُوزُهُمْ ثُمَّ یَنْتَهِی حَتَّى یَقِفَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ فَیَقُولُ الْجَبَّارُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَأُکْرِمَنَّ الْیَوْمَ مَنْ أَکْرَمَکَ وَ لَأُهِینَنَّ مَنْ أَهَانَکَ.
اسحاق بن غالب گوید حضرت صادق علیه السلام فرمود: آنگاه که خداوند خلق اولین و آخرین را در قیامت جمع کند ناگهان شخصى را که خوش صورتتر از او هرگز ندیدهاند دیدار کنند که به سوى آنان آید، پس چون مؤمنان نظرشان بر او که همان قرآن است بیافتد گویند: این از ماست و این بهترین کسى است که ما او را دیدهایم و چون به آنها رسد از آنان بگذرد و به شهیدان رسد آنها او را بنگرند تا از ایشان بگذرد و چون از هر یک از آنها بگذرد گویند این قرآن است، پس از آنها هم بگذرد تا به پیمبران مرسل رسد آنها نیز گویند این قرآن است، از آنها نیز بگذرد تا به فرشتگان رسد آنها گویند این قرآنست، پس از آنها نیز بگذرد تا به سمت راست عرش رسد و آنجا بایستد، پس خداى جبار فرماید: به عزت و جلال خودم و به بلندى مقامم سوگند که البته امروز بزرگ میدارم آنکه تو را اکرام کرده است و البته خوار کنم هر که تو را خوار کرده است.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٠٢، ح ١٤
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): فَضْلُ الْقُرْآنِ عَلَى سَائِرِ الْکَلَامِ کَفَضْلِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: برتری قرآن بر سخنان دیگر همچون برترى خدا بر مخلوقاتش است.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٤، ص ٢٣٧، ح ٤٥٨٩
عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: الْقُرْآنُ أَفْضَلُ کُلِّ شَیْءٍ دُونَ اللَّهِ فَمَنْ وَقَّرَ الْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ یُوَقِّرِ الْقُرْآنَ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَةِ اللَّه.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: قرآن از همه چیز جز خدا برتر است، پس هر که قرآن را بزرگ بدارد (با وقار و شکوه بدارد) خدا را بزرگ داشته است و هر که قرآن را بزرگ ندارد احترام خدا را سبک شمرده است.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٤، ص ٢٣٦، ح ٤٥٨٥
عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ الْمِنْقَرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا إِبْرَاهِیمَ (ع) یَقُولُ: مَنِ اسْتَکْفَى بِآیَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنَ الشَّرْقِ إِلَى الْغَرْبِ کُفِیَ إِذَا کَانَ بِیَقِینٍ.
حسین بن احمد منقرى گوید: از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام شنیدم که میفرمود: هر که به یک آیه قرآن اکتفا کند (و آن را براى نگهدارى از خود بس داند.) از شرق تا غرب همان آیه او را بس باشد اگر با ایمان و عقیده باشد.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٢٣، ح ١٨
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرَهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنَهُ عَمِیقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لَا تُکْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: بدرستى که قرآن ظاهر آن نیکوى خوش آینده است و باطن آن عمیق است، عجایب آن از بین نمىرود و غرایب آن تمام نمىشود و تاریکیها گشوده نمىشوند مگر بسبب آن.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١١٠، ح ١٩٦٢
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: نُورٌ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ وَ شَاهِدٌ لِمَنْ خَاصَمَ بِهِ وَ فَلْجٌ لِمَنْ حَاجَّ بِهِ وَ عِلْمٌ [حِلْمٌ] لِمَنْ وَعَى وَ حُکْمٌ لِمَنْ قَضَى.
امام على علیه السّلام فرمودند: (قرآن) نوریست از براى کسى که به وسیله آن روشنى جوید و گواهیست از براى کسى که به وسیله آن دشمنى کند و پیروزیی است از براى کسى که خواهد با آن غلبه کند و علمیست از براى کسى که نگاهدارد و حکمیست از براى کسى که حکم کند.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١١٠، ح ١٩٦٧
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: أَفْضَلُ الذِّکْرِ الْقُرْآنُ بِهِ تُشْرَحُ الصُّدُورُ وَ تَسْتَنِیرُ السَّرَائِرُ.
امام على علیه السّلام فرمودند: برترین ذکر قرآن است؛ با آن سینهها گشوده مىشود و درونها روشن مىشود.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١٨٩، ح ٣٦٣٥
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ نَاطِقٌ لَا یَعْیَا لِسَانُهُ وَ بَیْتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُه.
امام على علیه السّلام فرمودند: کتاب خدا در میان شما سخنگویى است که هیچ گاه زبانش از حق گویى کند و خسته نمیشود و همواره گویاست؛ خانهاى است که ستونهاى آن هرگز فرو نمىریزد و صاحب عزّتى است که یارانش هرگز شکست ندارند.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ١٩١، خطبه ١٣٣
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: عَلَیْکُمْ بِکِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّیُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا یَعْوَجُّ فَیُقَامَ وَ لَا یَزِیغُ فَیُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ کَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَق.
امام على علیه السّلام فرمودند: بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان محکم الهى و نور آشکار و درمانى سودمند است که تشنگى را فرونشاند، نگهدارنده کسى است که به آن تمسّک جوید و نجات دهنده کسی است که به آن چنگ زند؛ کجى ندارد تا راست شود و گرایش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود و تکرار و شنیدن پیاپى آیات، کهنهاش نمىسازد و گوش از شنیدن آن خسته نمىشود. کسى که با قرآن سخن بگوید راست گفته و هر که به دان عمل کند پیشتاز است.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٢١٩، خطبه ١٥٦
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الْکِتَابَ. نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِیحُهُ وَ سِرَاجاً لَا یَخْبُو تَوَقُّدُهُ وَ بَحْراً لَا یُدْرَکُ قَعْرُهُ وَ مِنْهَاجاً لَا یُضِلُّ نَهْجُهُ وَ شُعَاعاً لَا یُظْلِمُ ضَوْءُهُ وَ فُرْقَاناً لَا یُخْمَدُ بُرْهَانُهُ وَ تِبْیَاناً لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ وَ شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ وَ حَقّاً لَا تُخْذَلُ أَعْوَانُهُ فَهُوَ مَعْدِنُ الْإِیمَانِ وَ بُحْبُوحَتُهُ وَ یَنَابِیعُ الْعِلْمِ وَ بُحُورُهُ وَ رِیَاضُ الْعَدْلِ وَ غُدْرَانُهُ وَ أَثَافِیُ الْإِسْلَامِ وَ بُنْیَانُهُ وَ أَوْدِیَةُ الْحَقِّ وَ غِیطَانُهُ وَ بَحْرٌ لَا یَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفُونَ وَ عُیُونٌ لَا یُنْضِبُهَا الْمَاتِحُونَ وَ مَنَاهِلُ لَا یَغِیضُهَا الْوَارِدُونَ وَ مَنَازِلُ لَا یَضِلُّ نَهْجَهَا الْمُسَافِرُونَ وَ أَعْلَامٌ لَا یَعْمَى عَنْهَا السَّائِرُونَ وَ [إِکَامٌ] آکَامٌ لَا یَجُوزُ عَنْهَا الْقَاصِدُونَ جَعَلَهُ اللَّهُ رِیّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ وَ رَبِیعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ وَ مَحَاجَ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ وَ دَوَاءً لَیْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَ نُوراً لَیْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ وَ حَبْلًا وَثِیقاً عُرْوَتُهُ وَ مَعْقِلًا مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَکَلَّمَ بِهِ وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ بِهِ وَ فَلْجاً لِمَنْ حَاجَّ بِهِ وَ حَامِلًا لِمَنْ حَمَلَهُ وَ مَطِیَّةً لِمَنْ أَعْمَلَهُ وَ آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ جُنَّةً لِمَنِ اسْتَلْأَمَ وَ عِلْماً لِمَنْ وَعَى وَ حَدِیثاً لِمَنْ رَوَى وَ حُکْماً لِمَنْ قَضَى.
امام على علیه السّلام فرمودند: سپس قرآن را بر او (پیامبر (ص)) نازل فرمود. قرآن نورى است که خاموشى ندارد، چراغى است که درخشندگى آن زوال نپذیرد، دریایى است که عمق آن درک نشود، راهى است که رونده آن گمراه نگردد، شعلهاى است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلى است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایى است که ستونهاى آن خراب نشود، شفا دهندهاى است که بیمارىهاى وحشت انگیز را بزداید، قدرتى است که یاورانش شکست ندارند و حقّى است که یارى کنندگانش مغلوب نشوند. قرآن، معدن ایمان و اصل آن است، چشمههاى دانش و دریاهاى علوم است، سرچشمه عدالت و نهر جارى دل است، پایههاى اسلام و ستونهاى محکم آن است، نهرهاى جارى زلال حقیقت و سرزمینهاى آن است. دریایى است که تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند کشید و چشمهاى است که آبش کمى ندارد؛ محل برداشت آبى است که هرچه از آن برگیرند کاهش نمىیابد، منزلى است که مسافران راه آن را فراموش نخواهند کرد و نشانههایى است که روندگان از آن غفلت نمىکنند، کوهسار زیبایى است که از آن نمىگذرند. خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمى دانشمندان و باران بهارى براى قلب فقیهان و راه گسترده و وسیع براى صالحان قرار داده است. قرآن دارویى است که با آن بیمارى وجود ندارد، نورى است که با آن تاریکى یافت نمىشود، ریسمانى است که رشتههاى آن محکم، پناهگاهى است که قلّه آن بلند و توان و قدرتى است براى آن که قرآن را برگزیند. محل امنى است براى هر که وارد آن شود، راهنمایى است تا از او پیروى کند، وسیله انجام وظیفه است براى آن که قرآن را راه و رسم خود قرار دهد، برهانى است بر آن که با آن سخن گوید، عامل پیروزى است براى آن که با آن استدلال کند، نجات دهنده است براى آن که حافظ آن باشد و به آن عمل کند و راهبر آن که آن را به کار گیرد و نشانه هدایت است براى آن که در او بنگرد، سپر نگهدارنده است براى آن که با آن خود را بپوشاند و دانش کسى است که آن را به خاطر بسپارد و حدیث کسى است که از آن روایت کند و فرمان کسى است که با آن قضاوت کند.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٣١٥، خطبه ١٩٨
وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً
و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را متروک ساختند».
سوره فرقان، آیه ٣٠
فَقَدْ جائَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیاتِ اللهِ وَ صَدَفَ عَنْها سَنَجْزِی الَّذینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما کانُوا یَصْدِفُونَ
اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان و هدایت و رحمت براى شما آمد. پس چه کسى ستمکارتر است از کسى که آیات خدا را تکذیب کرده و از آن روى گردانده است؟ و به زودى کسانى را که از آیات ما روى مى گردانند به سبب اعراضشان، مجازات بدى خواهیم کرد.
سوره انعام، آیه ١٥٧
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: إلَى اللّه ِ أشکُو مِن مَعشَرٍ یَعیشُونَ جُهّالاً و یَموتُونَ ضُلاّلاً، لیسَ فیهِم سِلعَةٌ أبوَرَ مِن الکتابِ إذا تُلِیَ حَقَّ تِلاوَتِهِ و لا سِلعَةٌ أنفَقَ بَیعا و لا أغلى ثَمَنا مِن الکتابِ إذا حُرِّفَ عَن مَواضِعِهِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: به خدا شکایت میبرم از جماعتی که نادان زندگی میکنند و گمراه میمیرند آن گاه که کـتاب خدا چنان که باید و حق آن است تلاوت شود در میان آنان کالایی بی رونقتر از آن نیست و آن گاه که معانیش تحریف شود متاعی با رونقتر و پر بهاتر از آن برایشان وجود ندارد.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٦٠، خطبه ١٧
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): لَا وَ اللَّهِ لَا یَرْجِعُ الْأَمْرُ وَ الْخِلَافَةُ إِلَى آلِ أَبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ أَبَداً وَ لَا إِلَى بَنِی أُمَیَّةَ أَبَداً وَ لَا فِی وُلْدِ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرِ أَبَداً وَ ذَلِکَ أَنَّهُمْ نَبَذُوا الْقُرْآنَ وَ أَبْطَلُوا السُّنَنَ وَ عَطَّلُوا الْأَحْکَامَ
امام صادق علیه السّلام فرمودند: نه بخدا سوگند این امر خلافت هرگز در دودمان ابوبکر و عمر باز نگردد و نه هرگز در بنى امیه و نه در فرزندان طلحه و زبیر باز آید، براى آنکه اینان قرآن را به یک سو نهادند و سنتها را باطل کردند و احکام (الهى) را تعطیل کرده است.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٠٠، ح ٨
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: مَا آمَنَ بِمَا حَرَّمَهُ الْقُرْآنُ مَنِ اسْتَحَلَّه.
امام على علیه السّلام فرمودند: کسى که حلال شمرده آن چه را که قرآن حرام گردانیده، ایمان نیاورده است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١١١، ح ١٩٨٠
قال علی (ع): مَن قَرَأَ القرآنَ فماتَ فَدَخَلَ النارَ فهُو ممَّن کانَ یَتَّخِذُ آیاتِ اللّه ِ هُزُوا.
امـام عـلی (ع): هر که قرآن خوان باشد و بمیرد و (با این حال) به دوزخ رود، او از کسانی بوده که آیات خدا را به ریشخند میگرفته است.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٥٠٨، حکمت ۲۲۸
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: وَ إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ لَا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ لَیْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِکَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا فِی الْبِلَادِ شَیْءٌ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَرِ فَقَدْ نَبَذَ الْکِتَابَ حَمَلَتُهُ وَ تَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ فَالْکِتَابُ یَوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِیدَانِ مَنْفِیَّانِ وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِی طَرِیقٍ وَاحِدٍ لَا یُؤْوِیهِمَا مُؤْوٍ فَالْکِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ فِی النَّاسِ وَ لَیْسَا فِیهِمْ وَ مَعَهُمْ وَ لَیْسَا مَعَهُمْ لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَى وَ إِنِ اجْتَمَعَا فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ وَ افْتَرَقُوا [عَنِ] عَلَى الْجَمَاعَةِ کَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْکِتَابِ وَ لَیْسَ الْکِتَابُ إِمَامَهُمْ فَلَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا یَعْرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ وَ مِنْ قَبْلُ مَا [مَثَلُوا] مَثَّلُوا بِالصَّالِحِینَ کُلَّ مُثْلَةٍ وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللَّهِ فِرْیَةً وَ جَعَلُوا فِی الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّیِّئَةِ وَ إِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَیُّبِ آجَالِهِمْ حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِی تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النِّقْمَة.
امام على علیه السّلام فرمودند: همانا پس از من در روزگارى بر شما فراخواهد رسید که چیزى پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد و نزد مردم آن زمان کالایى زیانمندتر از قرآن نیست اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند و متاعى پرسودتر از قرآن یافت نمىشود آنگاه که آن را تحریف کنند و معانى دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چیزى ناشناختهتر از معروف و شناختهتر از منکر نیست، حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش مىکنند، پس در آن روز قرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور مىگردند و هر دو غریبانه در یک راه ناشناخته سرگردانند و پناهگاهى میان مردم ندارند. پس قرآن و پیروانش در میان مردمند اما گویا حضور ندارند، با مردمند ولى از آنها بریدهاند، زیرا گمراهى و هدایت هرگز هماهنگ نشوند گر چه کنار یکدیگر قرار گیرند. مردم در آن روز در جدایى و تفرقه هم داستان و در اتّحاد و یگانگى پراکندهاند، گویى آنان پیشواى قرآن بوده و قرآن پیشواى آنان نیست، پس از قرآن جز نامى و نزدشان باقى نماند و آنان جز خطى را از قرآن نشناسند و در گذشته نیکوکاران را کیفر داده و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند و کار نیکشان را پاداش بد دادند. همانا آنان که پیش از شما زندگى مىکردند به خاطر آرزوهاى دراز و پنهان بودن زمان اجلها نابود گردیدند تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگى که عذرها را نپذیرد و درهاى باز توبه را ببندد و حوادث سخت و مجازاتهاى پس از مردن را به همراه آورد.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٢٠٤، خطبه ١٤٧
قَالَ عَلِیّ علیه السّلام: یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ مَسَاجِدُهُمْ یَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبُنَى خَالِیَةٌ عَنِ الْهُدَى.
امام على علیه السّلام فرمودند: مىآید بر مردم روزگارى که باقى نمىماند از قرآن مگر نشان آن و نه از مسلمانى مگر نام آن، مسجدهاى ایشان در آن روزگار آبادست از بنا، خالیست از هدى یعنى یافتن راه حق.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١١١، ح ١٩٨١
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النُّورُ الْمُبِینُ و الْحَبْلُ الْمَتِینُ و الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى و الدَّرَجَةُ الْعُلْیَا و الشِّفَاءُ الْأَشْفَى وَ الْفَضِیلَةُ الْکُبْرَى وَ السَّعَادَة الْعُظْمَى مَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ نَوَّرَهُ اللَّهُ وَ مَنِ اعْتَقَدَ بِهِ فِی أُمُورِهِ عَصَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِ أَنْقَذَهُ اللَّهُ وَ مَنْ لَمْ یُفَارِقْ أَحْکَامَهُ رَفَعَهُ اللَّهُ و مَنِ اسْتَشْفَى بِهِ شَفَاهُ اللَّهُ و مَنْ آثَرَهُ عَلَى مَا سِوَاهُ هَدَاهُ اللَّهُ وَ مَنْ طَلَبَ الْهُدَى فِی غَیْرِهِ أَضَلَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ جَعَلَهُ شِعَارَهُ وَ دِثَارَهُ أَسْعَدَهُ اللَّهُ وَ مَنْ جَعَلَهُ إِمَامَهُ الَّذِی یَقْتَدِی بِهِ وَ مُعَوَّلَهُ الَّذِی یَنْتَهِی إِلَیْهِ أَدَّاهُ اللَّهُ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِیمِ وَ الْعَیْشِ السَّلِیمِ. فَلِذَلِکَ قَالَ: هُدىً یَعْنِی هَذَا الْقُرْآنَ هُدًى وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِینَ یَعْنِی بِشَارَةً لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر آینه این قرآن نور آشکار و ریسمان استوار و دستگیره محکم و پایگاه بلند و شفا دهندهترین شفا و بزرگترین فضیلت و برترین سعادت است. هر که از آن خواستار روشنى شود خدا او را نورانى مىکند و هر که کارهاى خود را بر طبق قرآن انجام دهد خدا او را از لغزش نگاه مىدارد. هر که به قرآن چنگ زند خدا او را نجات مىدهد و هر که از احکام آن جدا نشود خدا مقامی بلند به او بخشد. هر که از آن شفا جوید، خدا او را شفا مىدهد. هر که قرآن را بر غیر آن برگزیند، خدا او را به راه راست مىرساند. هر که خواستار راهنمایى از غیر آن باشد خدا او را گمراه مىکند. هر که آن را میزان ظاهر و باطن خود قرار دهد خدا او را خوشبخت مىکند. و هر که آن را پیشواى خود گیرد و آخرین پناهگاه سازد خدا او را به بهشت نعیم و زندگى سلیم مىرساند. پس به همین جهت بود که خدا گفت: «هدى»، یعنى این قرآن هدایت است و «بُشْرى لِلْمُؤْمِنِینَ» (سوره بقره ٩٧)، یعنى مژده و بشارتى براى مؤمنان در آخرت است.
الحیاة (ترجمه احمد آرام)، ج ٢، ص ٢٢٢
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ الَّذِی یَقْرَأُ الْقُرْآنَ کَالْأُتْرُجَّةِ طَعْمُهَا طَیِّبٌ وَ رِیحُهَا طَیِّبٌ وَ إِنَّ الْکَافِرَ کَالْحَنْظَلَةِ طَعْمُهَا مُرٌّ وَ رَائِحَتُهَا کَرِیهَةٌ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: پس همانا مؤمنى که قرآن مىخواند مانند ترنج است که طعم و بوى آن نیکو است و کافر مانند حنظل است که طعم او تلخ است و بوى آن مکروه طبع است.
إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج ١، ص ٧٩
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ فِی حَدِیثٍ: مَنْ أُوتِیَ الْقُرْآنَ وَ الْإِیمَانَ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْأُتْرُجَّةِ رِیحُهَا طَیِّبٌ وَ طَعْمُهَا طَیِّبٌ وَ أَمَّا الَّذِی لَمْ یُؤْتَ الْقُرْآنَ وَ لَا الْإِیمَانَ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْحَنْظَلَةِ طَعْمُهَا مُرٌّ وَ لَا رِیحَ لَهَا.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: کسی که قرآن و ایمان به او داده شده باشد مانند تُرنج است که بوى آن نیکو و طعم آن نیکو است و اما کسی که قرآن و ایمان به او داده نشده مانند حنظل است که طعم او تلخ است و بوى خوشی ندارد.
وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٧٨، ح ٧٦٧١
عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ حَبْلُ اللَّهِ وَ هُوَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ – إِلَى أَنْ قَالَ- فَاتْلُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْجُرُکُمْ عَلَى تِلَاوَتِهِ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرَ حَسَنَاتٍ أَمَا إِنِّی لَا أَقُولُ الم عَشْرٌ وَ لَکِنْ أَلِفٌ عَشْرٌ وَ لَامٌ عَشْرٌ وَ مِیمٌ عَشْرٌ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا این قرآن ریسمان الهی و نور بیان کننده و شفاء نافع است – تا اینکه فرمودند – پس تلاوت کنید آن را همانا خداوند اجر میدهد به شما بر تلاوت آن به هر حرفی ده حسنه نمیگویم الم ده حسنه بلکه الف ده حسنه، لام ده حسنه و میم ده حسنه.
وسائل الشیعة، ج ٦، ص ١٩١، ح ٧٧٠٢
عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنِ النَّبِیِّ ص وَرِثَ النَّبِیِّینَ کُلَّهُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مِنْ لَدُنْ آدَمَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى نَفْسِهِ قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا وَ مُحَمَّدٌ ص أَعْلَمُ مِنْهُ قَالَ قُلْتُ إِنَّ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ کَانَ یُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ وَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ کَانَ یَفْهَمُ مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقْدِرُ عَلَى هَذِهِ الْمَنَازِلِ قَالَ فَقَالَ إِنَّ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ قَالَ لِلْهُدْهُدِ حِینَ فَقَدَهُ وَ شَکَّ فِی أَمْرِهِ- فَقالَ ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ حِینَ فَقَدَهُ فَغَضِبَ عَلَیْهِ فَقَالَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِیداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبِینٍ وَ إِنَّمَا غَضِبَ لِأَنَّهُ کَانَ یَدُلُّهُ عَلَى الْمَاءِ فَهَذَا وَ هُوَ طَائِرٌ قَدْ أُعْطِیَ مَا لَمْ یُعْطَ سُلَیْمَانُ وَ قَدْ کَانَتِ الرِّیحُ وَ النَّمْلُ وَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ وَ الشَّیَاطِینُ وَ الْمَرَدَةُ لَهُ طَائِعِینَ وَ لَمْ یَکُنْ یَعْرِفُ الْمَاءَ تَحْتَ الْهَوَاءِ وَ کَانَ الطَّیْرُ یَعْرِفُهُ وَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ- وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى وَ قَدْ وَرِثْنَا نَحْنُ هَذَا الْقُرْآنَ الَّذِی فِیهِ مَا تُسَیَّرُ بِهِ الْجِبَالُ- وَ تُقَطَّعُ بِهِ الْبُلْدَانُ وَ تُحْیَا بِهِ الْمَوْتَى وَ نَحْنُ نَعْرِفُ الْمَاءَ تَحْتَ الْهَوَاءِ وَ إِنَّ فِی کِتَابِ اللَّهِ لآَیَاتٍ مَا یُرَادُ بِهَا أَمْرٌ إِلَّا أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ بِهِ مَعَ مَا قَدْ یَأْذَنُ اللَّهُ مِمَّا کَتَبَهُ الْمَاضُونَ جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا فِی أُمِّ الْکِتَابِ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ- وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ ثُمَّ قَالَ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفَانَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَوْرَثَنَا هَذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ.
ابراهیم گوید: پدرم گفت: بامام کاظم علیه السلام عرضکردم: قربانت گردم، بمن بفرمائید که: آیا پیغمبر ما صلّى اللَّه علیه و آله وارث تمام پیغمبران است؟ فرمود: آرى، عرضکردم: از زمانآدم تا بخود آن حضرت برسد؟ فرمود: خدا هیچ پیغمبرى را مبعوث نفرمود، جز اینکه محمد صلّى اللَّه علیه و آله از او اعلم بود، عرضکردم: عیسى بن مریم مردگان را باذن خدا زنده میکرد، فرمود: راست گفتى و سلیمان هم نطق پرندگان را میفهمید و پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله هم بر این مراتب توانائى داشت، سپس فرمود: چون سلیمان شانه سر را حاضر نیافت و در امر او بشک افتاد، گفت: (٢٠ سوره ٢٧) «چرا شانه سر را نمىبینم مگر او غایب است؟ «پس بر او خشمگین شد و گفت، «او را عذابى سخت میکنم و یا سرش را میبرم و یا باید دلیل روشنى پیشم آرد» و خشم سلیمان بر شانه سر براى این بود که او سلیمان را بمحل آب راهنمائى میکرد، (موقعى که سلیمان و همراهانش بوسیله باد در هوا حرکت میکردند) خدا باین پرنده چیزى عطا کرده بود که بسلیمان عطا نفرموده بود، در صورتى که باد و مور و انس و جن و شیاطین و سرکشان مطیع او بودند ولى او جاى آب را در زیر هوا نمیدانست و پرنده میدانست.خدا در کتابش فرماید (٢٩ سوره ١٣) «و اگر قرآنى باشد که کوهها با آن حرکت کنند یا زمین بدان شکافته شود [بوسیله آن طى الارض شود] یا مردگان بدان سخنگو شوند» ما وارث آن قرآنیم که آنچه کوهها بوسیله آن حرکت کند در آنست و بوسیله آن بکشورها مسافرت شود و مردگان بدان سخنگو شوند، ما آب را در زیر هوا تشخیص میدهیم و همانا در کتاب خدا آیاتى است که بوسیله آنها چیزى خواسته نشود جز اینکه خدا بآن اجازه دهد (هر دعائى از برکت آن آیات مستجاب شود) علاوه بر آنچه خدا براى پیغمبران گذشته اجازه فرموده است (علومى که بآنها عطا کرده است- مرآت-) همه اینها را خدا در قرآن براى ما مقرر فرموده است، همانا خدا میفرماید (٧٥ سوره ٢٧) «هیچ نهفتهاى در آسمانها و زمیننیست، جز اینکه در کتابى آشکار است» و باز فرماید (٢٩ سوره ٣٤) «آنگاه این کتاب را بکسانى که از میان بندگان خود انتخاب کردهایم بارث دادیم» و مائیم کسانى که خداى عز و جل انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آنست بارثمان داده.
الکافی (ط – الإسلامیة)، ج ١، ص ٢٢٦، ح ٧