توبه و اهمیت آن
توبه اولین اقدام در حرکت به سوی خداست و بیداری، مقدمه توبه است. به این معنی که انسان قبل از آنکه در مسیر الهی قرار بگیرد و بخواهد مطابق خواست خدا عمل کند، باید بیدار شده و متوجه شود که قرار گرفتن در راه خدا باعث سعادت اوست. در اصطلاح عرفا این بیداری و متوجه شدن « یَقَظَه » نام دارد.
توبه نقطه تحول انسان از ناپاکی به پاکی و آغاز تعالی انسان است. خداوند در قرآن میفرماید که توبه کنندگان را دوست دارد چراکه هر چقدر هم که فرد آلوده به گناه باشد با پشیمانی و توبه پاک شده و مورد قبول و پذیرش خداوند قرار میگیرد.
کسی که توبه میکند به این دلیل است که در او سلامتی وجود دارد که باعث پشیمانی او از گناهانش شده است. اما کسی که از گناهانش پشیمان نشده و نمیتواند توبه کند ناپاکی چنان قلب او را گرفته که تمایلی به پاکی ندارد.
موضوع توبه به قدری اهمیت دارد که امام علی(ع) در خطبه 143 نهج البلاغه میفرمایند « خدا رحمت کند کسی را که به استقبال توبه بشتابد و از خطاهای خود استغفار کند. » چراکه قلب چنین انسانی، آماده پذیرش نور خداست و باید مراقب باشد که با تکرار گناه، استعداد پذیرش نور در او از بین نرود.
توبه فقط برای اولین مرتبه از رشد انسان نیست. تمام رشد و تعالی انسان حتی در مراحل بالای معنوی، با توبه اتفاق میافتد. یعنی انسان در هر درجه از معنویت که باشد باید با توبه و بازگشت به سوی خدا از وضعیت کنونی خارج شده و به مرحله بالاتر برود. بنابراین یقظه و توبه مختص به اولین مرحله از حرکت به سمت خدا نیست بلکه در هر یک از مراحل صعود باید حتماً بیداری و توبه متناسب با همان مرحله اتفاق بیافتد تا فرد بفهمد که مرحلهای بالاتر و نورانیتر هست و تلاش کند که خود را به آنجا برساند. بنابراین تا وقتی در فرد برای رسیدن به مرحله بالاتر بیداری و توبه به وجود نیامده، به سمت آن مرحله حرکت نخواهد کرد. اما مهمترین زمانی که این اتفاق فکری و در اصل قلبی و عملی، میافتد در اولین مرحله توجه و حرکت به سمت خداست چراکه بعد از اولین توبه است که فرد حرکت خود را به سمت خدا آغاز میکند.
چگونگی بیدار شدن
بیداری اتفاق نمیافتد مگر اینکه فرد متوجه شود که برای چه باید در راه خدا قرار گیرد و این راه، او را به کجا میرساند. پس از این، اگر آمادگی داشته باشد در او انگیزهای ایجاد شده و مشتاق این راه میشود. پس بیداری از دانستن و فهمیدن آغاز میشود. دانستن و فهمیدن باعث پذیرفتن و تصمیم برای حرکت به سمت خدا میشود.
این دانستن و پذیرفتن ممکن است از مطالعه و تحقیق ایجاد شود و ممکن است از علاقهمندی و شیفتگی نسبت به یک فرد مؤمن و الهی به وجود آید و به خاطر محبت به آن فرد الهی، روش او را پیش گرفته و در راه خدا قرار گیرد. در بیشتر مواقع افراد با محبت پیدا کردن به یک انسان خوب در مسیر خدا قرار میگیرند. یعنی فرد با آشنایی و پذیرش کسی که در راه خداست این راه را میپذیرد سپس با تلاشی که در این راه میکند قلب او نیز آرام آرام نورانی میشود.
از طرف دیگر خداوند به خاطر لطفی که به بندگانش دارد در جهت دانستن و توجیه شدن انسان در طول زندگیِ او به قدری فضاسازی میکند که بالاخره فرد متوجه شود که راه درست چیست و در چه راهی باید قدم بردارد؛ تا جایی که گفته شده، خدا حجت را در این دنیا بر انسانها تمام میکند.
بعد از آنکه دانست و متوجه شد، اگر در او آمادگی وجود داشته باشد این راه را میپذیرد و اگر آمادگی وجود نداشته باشد این راه را رد کرده و از آن کنارهگیری میکند تا زمانی که آمادگی و پذیرش در او ایجاد شود.
بسیاری از اتفاقات زندگی در مواقع مختلف و تمام مشکلات و آموزههایی که در طول زندگی برای انسان اتفاق میافتد تذکراتی برای رساندن انسان به نقطه بیداری هستند؛ تا انسان متوجه شود مراتب برتر دیگری در عالم وجود دارد که باید به سمت آنها حرکت کند. بنابراین برای کسی که هنوز بیدار نشده خداوند متناسب با شرایط زندگی او، علائم مختلفی را ایجاد میکند تا او را بیدار کند. به همین دلیل است که بیشتر کسانی که کارهای منفی انجام میدهند به دیگران یا فرزند خود توصیه میکنند که این کارها را انجام ندهند. این نشانه علم آنها بر غلط بودن رفتارشان است.
برای بعضی افراد، به وجود آمدن آمادگی سالها طول میکشد و ممکن است در این مدت اتفاقات تذکر دهنده و سختیهای بیدار کننده بسیاری برای آنها پیش آید تا بیدار شده و در غفلت باقی نمانند.
اگر فرد راه درست را متوجه شود و اهل آن راه باشد اما مطابق آن عمل نکند، تضادی در درون او ایجاد شده و از درون با تنش و فشار مواجه میشود.[1] این تنش و فشار روانی به مرور زمان باعث میشود که بالاخره فرد وارد این مسیر شود مگر کسانی که بر اعمال غلط خود اصرار داشته باشند و به شرایطی که خدا برای بیدار کردن آنها ایجاد کرده بیتوجهی کنند و خود را سرگرم جذابیتهای دنیا نمایند. در این صورت در همان مرتبه ظلمانی باقی مانده یا به مراتب پایینتر نزول میکنند. کسانی که لجبازی و عناد ندارند راه خدا تا آخر عمر به آنها عرضه میشود تا شاید روزی به سمت خدا حرکت کنند.
اتفاقات پس از بیداری
اول اتفاقی که در انسان پس از بیدار شدن میافتد پشیمانی از کارهایی است که مانع ارتباط او با خدا بوده است. وقتی فرد پشیمان شد اقدام به توبه میکند. پشیمانی حقیقت توبه است. یعنی اگر فرد پشیمان نشود توبه اتفاق نمیافتد حتی اگر صد بار ذکر استغفار را به زبان بیاورد؛ چراکه توبه یعنی بازگشت. بنابراین اول عملی که فرد پس از بیدار شدن انجام میدهد توبه از گناهان و خطاهای گذشته خود است.
پس از آنکه انسان از روش قبلی خود پشیمان شد و توبه کرد و تصمیم به بازگشت به سوی خدا گرفت، اولین کاری که باید انجام دهد این است که بداند رضایت خدا و راه بازگشت و جبران کارهایی که قبلاً انجام داده چیست. پس از تلاش برای فهمیدن این موضوع، متوجه میشود که رضایت خدا در انجام دستوراتی است که به قدری برای زندگی مادی و معنوی فرد مفید است که خدا در انجام آنها پاداش قرار داده و در ترک آنها مجازات تعیین کرده است. این اعمال عبارتاند از واجبات و گناهان.
پس از تصمیم بر انجام واجبات و ترک گناهان، نورانیتی در فرد ایجاد میشود که اراده او را در انجام آنها محکم میکند. تصمیم بر پای بند بودن به دستورات خدا به قدری مهم است که خود این تصمیم موجب نورانیت قلبی میشود. بنابراین وقتی فرد بیدار شد و از رفتار قبل خود پشیمان شده و تصمیم بر انجام واجبات و ترک گناهان گرفت، حالت مثبتی در او ایجاد میشود که او را برای اقدام عملی بر انجام واجبات و ترک گناهان آماده و قوی میکند. در این شرایط است که فرد به قدم دوم راه پیدا میکند. قدم دوم عبارت است از اقدام عملی برای انجام واجبات و ترک گناهان.
عوامل بیدار کننده انسان
اتفاقاتی هستند که میتوانند باعث رسیدن سریعتر فرد به مرحله بیداری شوند. تعدادی از مهمترین این اتفاقات موضوعات زیر هستند. چنانچه کسی بخواهد فردِ دیگری را بیدار کرده و او را در راه خدا قرار دهد باید به این امور توجه داشته باشد.
١- از آنجا که اطرافیان انسان در امور مختلف مادی و معنوی اثر دارند هر چه اطرافیان فرد، انسانهای مثبت و موفقی باشند، احتمال بازگشت فرد به راه صحیح بیشتر است.
٢- مطالعة موضوعات اعتقادی، اخلاقی، خداشناسی و انسان شناسی باعث بیداری و آگاهی انسان است.
٣- از آنجا که دانش و تفکر در انسان اثرگزار است هرچه انسان به دانستههای الهی و معنوی خود بیشتر توجه کند به آنها گرایش بیشتری پیدا میکند.
٤- دیدن فعالیتهای مثبت افراد جامعه و اجتماعات الهی آنها مانند نمازهای جماعت، روزه گرفتن عموم مردم، حج مسلمین، عزاداری ماه محرم و هر نوع اجتماعات مثبت و الهی که در میان مردم صورت میگیرد. از اینجا معلوم میشود که علنی کردن و انجام دادن فعالیتهای الهی در اجتماع و با دیگران، بسیار مهم و مؤثر است و خود نوعی امر به معروف است. این موضوع از دلایل ثواب زیاد فعالیتهای مثبت اجتماعی بوده و از نظر خدا بسیار ارزشمند است. مانند خواندن نماز جماعت، حج خانه خدا و انجام شعائر الهی.
٥- ارتباط داشتن با انسانهای الهی و دیدار آنها که تلاش میکنند در راه خدا باشند.
٦- ارتباط با اهل بیت(ع) در بیداری و توبه انسان اثر زیادی دارد.
٧- امر به معروف و نهی از منکر اگر به درستی صورت پذیرد باعث تعالی جامعه و بیداری افراد ناآگاه می شود.
پانوشت:
[1] – تمام تنشها و ناهنجاریهای روحی و روانی در انسان از تضاد و تعارض دو چیز در او اتفاق میافتد. مثل تعارض میان خواستهها و داشتهها. مثلا کسی که دوست دارد پولدار باشد اما نیست در درون خود رنج می برد و ناهنجاری روحی و روانی در او اتفاق می افتد.