پس از اینکه انسان دانست «اهمیت دوستی را و اینکه دوستان خوب و بد» چه کسانی هستند، باید بداند با آنها چگونه رفتار کند. خوب دوستی کردن از کمالات انسان است و ریشه در از خود گذشتگی که از کرائم اخلاق و بزرگترین فضیلت اخلاقی است دارد. امام علی (ع) میفرمایند: «برترین جوانمردی خوب برادری کردن است. »[1]
طی آنچه تاکنون در مورد دوست و دوستی کردن بیان شد بسیاری از روشهای صحیح ارتباط با دوستان ارائه گردید. در ادامه موضوعات مهمی که باید در ارتباط با دوستان رعایت شود به صورت دستهبندی شده در چند عنوان ارائه میشود:
1- دیدار هم: وقتی انسان با کسی دوست شد باید به دیدار هم رفته با یکدیگر ارتباط ظاهری داشته باشند چرا که در غیر این صورت رابطه دوستی سرد شده و از بین میرود. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «دید و بازدید، محبت را میرویاند.»[2] امام صادق (ع) به مؤمنین میفرمایند: «به زیارت یکدیگر بروید زیرا زیارت شما از یکدیگر زنده کردن دلهای شما و یاد کردن احادیث ماست و احادیث ما شما را به هم متوجه میسازد، پس اگر به آنها عمل کنید هدایت و نجات یابید و اگر آنها را ترک کنید گمراه و هلاک شوید، پس به آنها عمل کنید و من ضامن نجات شمایم.»[3]
2- محبت و مهربانی: امام علی (ع) میفرمایند: «هر چه محبت داری نثار دوستت کن امّا هر چه اطمینان داری به پای او مریز. تمام یاریات را به او عطا کن اما همه اسرارت را به او نگو.»[4] ایشان میفرمایند: «با دوستت مهربانی کن اگر چه تو را نافرمانی کند و با او ارتباط برقرار کن اگرچه به تو جفا کند. »[5]
3- احترام و بزرگداشت: امام باقر (ع) میفرمایند: «دوستان خود را بزرگ شمارید و آنان را احترام کنید و به همدیگر روی ترش نکنید و به یکدیگر زیان نرسانید و به همدیگر حسد نبرید، مبادا بخل ورزید، بندههای با اخلاص خدا باشید.»[6]
4- خوش اخلاقی و خوش برخوردی: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «سه چیز دوستی مسلمانان را نسبت به هم صفا دهد: با دوست خود با خوش رویی برخورد کند، در مجالس برای او جا باز کند و او را با نامی که بیشتر آن را دوست دارد صدا کند. »[7] امام علی (ع) میفرمایند: «خوش اخلاقی روزی را زیاد میکند و میان دوستان انس و الفت پدید میآورد.»[8]
5- نرمگویی و خوشصحبتی: امام علی (ع) میفرمایند: «زبان خود را به نرمگویی و سلام کردن عادت ده تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند.»[9]
6- برآوردن حاجت: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که حاجت برادر مسلمان خود را برآورد چنان است که همه عمر خویش را خدمت خدا کرده باشد.»[10] ایشان میفرمایند: «هر که از پی حاجت برادر خود باشد خدا از پی حاجت او باشد.»[11] همچنین میفرمایند: «کمک یک روزه که کسی به برادر خود کند بهتر از اعتکاف یک ماهه است.»[12]
7- همراهی در سختی: امام علی (ع) میفرمایند: «برادران راستین در شادی، زینت و در سختی، همراه هم هستند.»[13] ایشان میفرمایند: «برادر تو کسی است که هنگام سختی با جان و مال به تو یاری رساند.»[14]
8- راهنمایی و بیان عیبها: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «مرد مسلمان به برادر خود هدیهای بهتر از سخن حکمتآمیزی که خدا به وسیله آن هدایت او را زیاد کند یا خطری از او بگرداند نتواند داد.»[15] ایشان میفرمایند: «بهترین برادران شما آن است که عیبهایتان را به شما آشکارا بگویند.»[16] امام صادق (ع) میفرمایند: «محبوبترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من اهدا کند.»[17]
9- جلوگیری از بدی: امام علی (ع) میفرمایند: «دوست، کسی است که از ظلم و تجاوزگری بازدارد و بر انجام خوبی و نیکی یاری کند.»[18] امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که دوستش را در کار زشتی ببیند و با اینکه توانائی دارد، او را از آن بازندارد به او خیانت کرده است و اگر کسی از دوستی با نادان خودداری نکند ممکن است همانند او شود. »[19]
10- در نبود او: امام علی (ع) میفرمایند: «برادرت را پشت سرش چنان یاد کن که دوست داری او تو را یاد کند و بپرهیز از آنچه دوست ندارد و ترک کن آنچه را که دوست داری او نسبت به تو ترک کند. »[20] ایشان میفرمایند: «بپرهیز از اینکه زبانت را همواره به غیبت برادرانت بچرخانی یا سخنی بگویی که خود را محکوم کرده و بهانه بدی کردن به تو شود.»[21]
امام صادق (ع) میفرمایند: «پس از آنکه از رفیقت جدا شدی و رشته دوستیاش را بریدی، پشت سرش بدگویی و غیبت مکن که با این کار راه برگشت را بر او میبندی، شاید تجربههای زندگی او را به راه آشتی و تجدید رفاقت بکشاند.»[22]
11- حفظ آبرو: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که از آبروی برادر خود دفاع کند خدا آتش را از چهره او بازدارد.»[23] ایشان میفرمایند: «هر که در غیاب برادرش از آبروی او دفاع کند بر خدا واجب است که او را از جهنم نگه دارد.»[24]
12- پذیرش عذر: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که برادرش به عذرخواهی پیش او آید باید عذر او را درست باشد یا نادرست، بپذیرد و اگر نپذیرد بر من به حوض در نیاید.»[25] یعنی حتی اگر عذری میآورد که از نظر او پذیرفته نیست باز هم باید بپذیرد. همینکه او تلاش میکند تا بگوید خطا نکرده پس نمیخواسته خطا کند بنابراین حتی اگر عذرش پذیرفته نباشد باید بپذیرد و در رد عذرش چیزی نگوید. امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «بهترین برادر تو آن کسی است که گناه و خطای تو را به خود فراموش کند.»[26]
13- قهر نکردن: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که بیش از سه روز از برادر خود قهر کند و [در حالی که هنوز قهر است] بمیرد به جهنم رود.»[27]
14- برتریجویی نکردن: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «وقتی با کسی دوست شدی با او مجادله و رقابت مکن و بر او برتری مجو و از هیچکس درباره او چیزی مپرس چون ممکن است به یکی از دشمنان او برخوری و درباره او سخن به خطا گوید و بین شما تفرقه اندازد.»[28]
15- آگاه کردن از محبت: امام صادق (ع) میفرمایند: «هرگاه کسی را دوست داشتی او را به آن آگاه ساز، زیرا بیان محبت، محبت را میان شما استوارتر میسازد. »[29]
16- حقه نزدن: پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که به برادر مسلمان خود غش (دغلکاری و حقه) روا دارد خداوند برکت را از روزی او بگیرد و زندگیاش را بر وی تباه کند و او را به خودش واگذارد.»[30]
17- امتحان کردن دوست: امام علی (ع) میفرمایند: «هر که در انتخاب برادران، امتحان را مقدم ندارد، فریب خوردگی او را به مصاحبت با بدکاران میکشاند.»[31]
امام سجاد (ع) در کلامی کامل روش ارتباط با دوستان را بیان کردهاند. ایشان میفرمایند: «اما حق رفیق و همصحبت بر تو آن است که اگر علم و کمالی داری و میتوانی با او طوری صحبت کنی که از تو استفاده کند و بیاموزد پس صحبت کن در غیر این صورت اجازه بده او صحبت کند تا تو استفاده کنی و احترامش را نگهدار همانطور که دوست داری او احترام تو را نگه دارد. کوشش کن که در کارهای نیک و رساندن فایده همیشه پیش قدم باشی و اگر او پیشی گرفت و نفعی به تو رساند تو هم به بهترین وجه تلافی کن و در دوستی و محبت با او کوتاهی نکن. بر خودت لازم بدان که او را نصیحت کنی و در گرفتاریها و بلاها از او به قدر توان محافظت نمایی و در هر شرایط یار و یاور او باش مگر اینکه میل به طرف معصیت و گناه نماید که در این صورت باید او را بازداری و برای او رحمت باش نه عذاب و نقمت. نیست قوتی مگر به خداوند متعال.»[32]
دوستی برای خدا
دوستی و محبت به هر دلیل که باشد اگر بر باطل و گناه نباشد از آنجا که ریشه در رحمت دارد فضیلت و نیکی محسوب میشود و فضایلی که تاکنون بیان شد را دارد؛ اما با توجه به اینکه محبت از چه چیز سرچشمه میگیرد، دوستیهای مختلف متفاوت میشوند. به عنوان مثال محبتی که از روی نیاز است یک سطح و عمقی دارد و محبتی که برای رسیدن به علم و کمال است و از کمال و برتری انسان سرچشمه میگیرد از عمق و سطح بالاتری برخوردار است.
محبتی که برای خواست و نیاز خود انسان نبوده و برای خدا باشد یا به نحوی به خدا بگردد از آنجا که ریشه در جایگاه برتری دارد و از روی هوای نفس نیست دارای مقام و ارزش بالایی است. دوستی برای خدا به این معنی است که انسان دیگری را به خاطر برتریهای الهی و فضایل اخلاقی که دارد دوست داشته باشد نه به خاطر جذابیتهای ظاهری و مادی.
زمانی فرد دیگری را برای برتریهای الهی دوست دارد که خود او نیز به این کمالات رسیده باشد یا حداقل ادراکی نسبت به آنها داشته باشد؛ چرا که دلیل محبت، همسنخ و همانند بودن دو چیز است. این نوع دوستی ارزش بسیار زیادی دارد و کسانی که به این سطح از الهی شدن رسیده باشند که برای خدا دوستی و دشمنی کنند نه برای خواستههای خودشان بسیار کم هستند.
امام صادق (ع) دوستی برای خدا را از محکمترین مراتب ایمان دانسته و میفرمایند: «از محکمترین حلقههای ایمان این است که برای خدا دوست داشته باشی و برای خدا دشمن داشته باشی، در راه خدا عطا کنی و در راه خدا دریغ داری.»[33]
ایشان میفرمایند: «آنها که در راه خدا با همدیگر دوستی میکنند، روز قیامت بر بالای منبرهایی از نورند، نور چهرهشان و نور بدنهایشان و نور منبرهایشان به هر چیزی تابد، تا آنکه بدان شناخته شوند و گویند (در مورد آنها گفته شود): ایناناند که در راه خدا همدیگر را دوست داشتند.»[34]
امام سجاد (ع) میفرمایند: «چون خدای عزّوجل همه مردم را [در روز قیامت] گرد آورد یک جارچی برخیزد و به آوازی که [همه] مردم بشنوند گوید: دوستی کنان برای خدا کجایند؟ جماعتی از مردم برخیزند، به آنها گفته شود بدون حساب به سوی بهشت روید.»[35]
امام صادق (ع) میفرمایند: «بسا دوستی برای خدا و رسول است و بسا برای دنیا. آنچه برای خدا و رسول است ثوابش بر خداست و آنچه برای دنیا است اثری ندارد.»[36] این موضوع به قدری اهمیت دارد که رسول خدا (ص) در مورد دوستی خاندان خود که به دوستی خدا برمیگردد میفرمایند: «هر که با دوستی خاندان پیامبر بمیرد شهید مرده است هر که با دوستی خاندان پیامبر بمیرد بخشیده شده از دنیا میرود… و کسی که بر بغض خاندان پیامبر بمیرد بوی بهشت را استشمام نمیکند.»[37]
ماندگاری دوستی بستگی به عوامل به وجود آورنده آن دارد و از آنجا که عامل دوستی برای خدا ماندگارتر است این نوع دوستی پایدارتر است. امام علی (ع) میفرمایند: «دوستی کسانی که به خاطر خدا دوست هستند ادامه پیدا میکند، چون عامل آن دوستی دائمی است. دوستی برادرانی که به خاطر دنیا دوست شدهاند بریده میشود، زیرا عوامل آن دوستیها زود از بین میرود.»[38]
پانوشت:
[1] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 2، صفحه 395، حدیث 2986
[2] – میزان الحکمه، جلد 5، حدیث ۷۹۳۹
[3] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 268، حدیث 2
[4] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 421، حدیث 9665
[5] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 166، حدیث 29
[6] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 173، حدیث 12
[7] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 457، حدیث 3
[8] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 255، حدیث 5382
[9] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 435، حدیث 9946
[10] – نهج الفصاحه، صفحه 749، حدیث 2908
[11] – نهج الفصاحه، صفحه 742، حدیث 2861
[12] – نهج الفصاحه، صفحه 576، حدیث 1995
[13] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 2، صفحه 53، حدیث ۱۸۰۵
[14] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 1، صفحه 115، حدیث ۴۲۰
[15] – نهج الفصاحه، صفحه 697، حدیث 2624
[16] – نهج الفصاحه، صفحه 470، حدیث 1509
[17] – تحف العقول، صفحه 366
[18] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 415، حدیث 9477
[19] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 72، صفحه 65، حدیث 2
[20] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 2، صفحه 207، حدیث 2393
[21] – غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 2، صفحه 315، حدیث ۲۷۲۴
[22] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 166، حدیث 31
[23] – نهج الفصاحه، صفحه 769، حدیث 3014
[24] – نهج الفصاحه، صفحه 767، حدیث 3007
[25] – نهج الفصاحه، صفحه 765، حدیث 2993
[26] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 75، صفحه 377، حدیث 3
[27] – نهج الفصاحه، صفحه 727، حدیث 2772
[28] – نهج الفصاحه، صفحه 180، حدیث 141
[29] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 459، حدیث 2
[30] – بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 365، حدیث ۳۰
[31] – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 416، حدیث 9495
[32] – رساله حقوق امام سجاد (ع)
[33] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 125، حدیث 2
[34] – الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 125، حدیث 4
[35] – اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 191، حدیث 8
[36]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 193، حدیث 13
[37]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 27، صفحه 111، حدیث 84
[38]- غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد 2، صفحه 50، احادیث 1795، 1796