١- شناخت ضررهای گناه: اگر انسان ضررهای گناهان را بشناسد دارای انگیزهای قویتر در ترک آنها میشود.
٢- دوری از مقدمات گناه: باید سعی کند خود را از مقدمات گناهان و هر آنچه او را به گناه جذب میکند دور کند. یعنی به محلی که در آن گناه میشود نرفته و وسایلی که موجب انجام گناه میشوند را کنار گذاشته یا از بین ببرد و از افرادی که ممکن است او را به گناه مبتلا کنند دوری کرده و در صورت امکان به طور کامل آنها را ترک کند و در مجموع هر آنچه را که زمینهساز گناه است یا انسان را به گناه جذب میکند کنار بگذارد.
٣- فکر نکردن به گناه: تا آنجا که میتواند به گناه فکر نکند. فکر کردن به گناه باعث میشود که فضای وجود فرد آماده انجام گناه شود و راههای انجام آن را یافته و به آن گرایش پیدا کند. فکر گناه هم یکی از مقدمات گناه است که باید ترک شود.
٤- از بین بردن خلأ گناه: پرداختن به تفریحات سالم، کار و فعالیت، پرداختن به مطالعه و تحصیل و هر امر مباح یا مثبت دیگر و پرداختن به امور مباحِ جذاب مثل هنر، ورزش و … باعث میشود که خلأ گناه را در زندگی و درون خود احساس نکند و خود را چنان مشغول امور غیر گناه کند که نسبت به گناهان بیتوجه شود. این خلأ با اثر روانی در فرد، باعث گرایش دوباره او به گناه میشود. با پرداختن به این امور، خلأ گناه کمتر احساس شده و فرد به گناه باز نمیگردد.
٥- از بین بردن محبت به گناه: با فکـر کردن منفی به گناه و توجه به ضررهای آن و رد کردن جذابیتهای گناه در ذهن، گرایش و میل انسان به گناه کم شده و محبت به گناه از قلب بیرون میرود. از بین رفتن محبت به گناه پس از ترک آن باعث میشود خلأ گناه، فرد را دوباره به آن مبتلا نکند.
٦- انجام مطالعات مذهبی: انجام مطالعات مذهبی باعث شناخت گناهان و ایجاد فضای نورانی و معنوی برای فرد میشود. با این گونه مطالعات، انگیزه فرد برای از بین بردن گناهان قویتر شده و میل او به گناهان کم میشود.
٧- خالی کردن ذهن از امور منفی و پر کردن آن با امور مثبت: فضای ذهن انسان در انجام هر کاری بسیار مهم و تأثیرگذار است. چراکه انسان به هر چیز که فکر میکند به انجام آن تمایل پیدا میکند. از طرف دیگر تفکرات انسان قلب او را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین وقتی فرد ذهن خود را از امور منفی خالی کرده و با امور مثبت پر کند کنار گذاشتن گناهان برای او راحتتر میشود.
٨- ارتباط با دوستان و اطرافیان مثبت: هر چه فضا و افراد اطراف انسان سالمتر و مؤمنتر باشند گرایش انسان به امور معنوی بیشتر میشود. بنابراین ارتباط با دوستان و اطرافیان مثبت، انسان را به امور الهی گرایش داده و از انجام گناهان باز میدارد.
٩- ارتباط با اولیاء خدا: معنویت اولیاء خدا انسان را در دور شدن از امور منفی و انجام امور مثبت به شدت قوی میکند. این اتفاق با ارتباط با اولیاء خدا به وجود میآید. هرچه انسان با این گونه افراد ارتباط برقرار کند نور وجود آنها او را به رشد و تعالی جذب میکند. همچنین توصیهها و روش زندگی آنها، انسان را با زندگی الهی آشنا کرده و میل انسان را به این روش زندگی بیشتر میکند.
١٠- شرکت در اجتماعات مثبت: شرکت در اجتماعات مذهبی و دینی مانند نماز جماعت، مجالس اهلبیت (ع) و اجتماعات علمی اعتقادی، در انسان نورانیت ایجاد کرده و او را در ترک گناهان قوی میکند. این گونه امور از مصادیق ذکر و معمولاً از شعائر الهی هستند.
١١- انجام فعالیتهایی که از جنس ذکرند: تمام کارهایی که از جنس ذکر هستند فضای زندگی انسان را نورانی کرده و امور منفی را در نظر انسان بیاهمیت میکند و انسان را نسبت به آنها بیمیل مینماید. این امور نه تنها برای ترک گناهان مفیدند بلکه برای رشد معنوی لازم و ضروری هستند. مهمترین این کارها عبارتاند از اقامه نماز، قرائت قرآن، ارتباط با ائمه (ع)، تحصیل علومالهی و پُرکردن زندگی ازکارهای مثبت. پیش از این، شرح این اعمال در بخش « پنج عمل نورانی کننده انسان » بیان شده است.