به سایت هیئت نبی اکرم (ص) خوش آمدید.

آدرس:

تهران.محله تختی.خیابان رجایی.خیابان ابریشم. خیابان تختی.کوچه57 .پلاک 7

تلفن تماس:

09124142741

ایمیل:

info@nabieakram.ir

ارتباط مؤمنین با دیگران

ارتباط مؤمنین با دیگران

ارتباط مؤمنین با دیگران

انسانهای عاقل و مؤمن از آنجا که انسانهای فهیم و مقیدی هستند و بنای تعرض نداشته و اهل حقه و نیرنگ نیستند و حقوق دیگران را مراعات می کنند و در زندگی خود آخرت را در نظر می گیرند و برعکس افراد غیر مؤمن بی قید بوده و از تعرض و پایمال نمودن حق دیگران ابایی ندارند و اهل مکر و نیرنگ هستند این دو طیف در متن زندگی که با هم دارند افراد غیر مؤمن بر افراد مؤمن در ظاهر استیلا پیدا کرده و به راحتی می توانند بر افراد مؤمن مسلط شوند به طوری که مشاهده می شود افراد غیر مؤمن با هوچیگری و نیرنگ و بی قیدی بر افراد مؤمن تسلط پیدا می کنند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که افراد مؤمن با افراد غیر مؤمن در کنار هم حال در یک محل یا در یک شهر و یا در یک حکومت با هم زندگی می کنند که با این توضیح غیر مؤمنین با وجود باطل بودن روششان بر مؤمنین مسلط شده و روش خود را بر آنها تحمیل می کنند و مؤمنین به ناچار باید یا تقیه کرده و همرنگ جماعت شوند و یا از اصول و مبانی و روش خود دست بردارند. حال سوال اینجاست که چه باید بشود تا این اتفاق نیافتد؟
برای این موضوع چند روش را می توان عمل کرد :
۱- اول آنکه با توجه به اینکه هر فرد از جماعت غیر مؤمنین به دنبال منافع خود و خواسته های خود است جماعت غیر مؤمنین آمادگی بسیار زیادی برای از هم گسیختگی دارد و این موضوع به این خاطر است که غیر مؤمنین به دنبال نفسانیت خود هستند و به خاطر همین نفسانیت خود است که در کنار هم قرار گرفته اند لذا وقتی نفسانیتشان مورد خطر قرار بگیرد دیگر دلیلی ندارد که در کنار هم باشند اما افراد مؤمن به این خاطر که به یک منبع وابسته هستند که آنهم از تفکر توحیدیشان سرچشمه گرفته از طریق موضوع فراتری در کنار هم قرار گرفته اند لذا مؤمنین به شکل قویتری به همدیگر بند هستند تا جایی که در بعضی مواقع برای یکدیگر حتی جانشان را هم فدا می کنند.
از طرفی دیگر اجتماع مؤمنین به خاطر انسجام و اتحدادی که دارند و هرکدام به دلیل عدم نفسانیت که دارند زیاده خواهی نکرده و هرکس سرجای خودش قرار می گیرد زمانیکه در کنار هم هستند بسیار قوی و توانمند می شوند بنابراین اتحاد مؤمنین وحشتی در میان غیرمؤمنین ایجاد می کند که آنها را مطیع و پذیرنده گروه مؤمنین قرار می دهد. با این تفاسیر اولین راه حل در موضوع مطرح شده اتحاد و در کنار هم قرار گرفتن مؤمنین است که غلبه بر طائفه غیر مؤمنین ایجاد می کند.
۲- راه دوم این است که فرد مؤمن احکام و موازین دین خود را خوب بشناسد و برخی از حساسیتها که منجر به کوتاه آمدن در مقابل دیگران می شود را کنار بگذارد مؤمنین به خاطر حساستهایی که نسبت به حق و حقوق دیگران دارند در بسیاری از مواقع از خود در مورد دیگران مایه می گذارند و برای اینکه حق آخرتی به دوش آنها نماند خود را به نفع دیگران به زحمت می اندازند و در مقابل دیگران کوتاه می آیند. این موضوع با شناخت دقیق نسبت به موازین شرعی و اخلاقی, حل شده و حساسیتها از بین می رود چراکه بسیاری از این حساسیتها به خاطر عدم شناخت کامل از راههای انجام به موازین دین در فرد ایجاد می شود.
۳- راه سوم اینکه افراد مؤمن خود را با ولی فقیه خود هماهنگ نموده و در امور اجتماعی و سیاسی مطابق دستور او عمل نماید. این موضوع هماهنگی را در میان مؤمنین به وجود می آورد که باعث یکپارچه شدن آنها می شود و دیگران در مقابل آنها کوتاه می آیند. ولی فقیه مانند نخ تسبیح است درست است که دانه های تسبیح مجزا و از هم جدایند اما این نخ تسبیح است که آنها را به هم متصل و مرتبط می کند.
۴- موضوع چهارم اینکه حدیثی است که می فرماید کسی که رابطه خود را با خدا خوب کند خدا رابطه خلق را با او خوب خواهد کرد. بنابراین راه چهارم این است که فرد مؤمن اگر رابطه خود را با خدا درست کند مردم با او مثبت شده و به او احترام گذاشته و با عظمت بیشتری با او برخورد خواهند کرد.
۵- راه پنجم اینکه بسیاری از مشکلاتی که در اجتماع برای مؤمنین است به خاطر برخورد غلط و بسته خود مؤمنین با دیگران می باشد و حال آنکه اگر مؤمنین با دیدی باز به مردم نگاه کنند و سعه صدر داشته باشند و انتظار نداشته باشند که دیگران تمام قیدهای آنها را رعایت کنند و با عمل, دیگران را به راه خود دعوت کنند نتیجه آن رفع بسیاری از مشکلات و تنش ها میان ایشان و مابقی مردم می شود. چرا که مضمون حدیثی است که می فرماید بد مردمیند کسانی که به دیگران سخت می گیرند ولی به خود آسان.